پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

بازگرداندن اعتماد به زندگی مشترک

اعتماد به زندگی مشترک

جوانی بنام رامین میگوید : " من اصلا تصورش را هم نمی کردم که روزی لیلا همسرم به من خیانت کند.  دیگر به او اعتماد ندارم. ولی چون دوستش دارم نمیتوانم از او جدا شوم . او را بخاطر کارنادرستش بخشیده ام . " و لیلا هم از کرده خود بسیار پشیمان شده و میگوید : " چطور میتوانم اعتماد رامین را دوباره بخودم جلب کنم من هر کاری که می کنم می بینیم که رامین با سوءظن بمن نگاه می کند. "

هنگامیکه رامین متوجه شد که لیلا در خفا با کس دیگری آمیزش داشته او را بسیار ملامت کرد از طرفی هم لیلا هنوز جوان بود و نمیدانست که واقعا همسری بنام رامین دارد . ولی اینگونه ندانم کاریها ملاک نیست و باید ازدواج را هدیه ای مقدس و گرانبها تلقی نمود تا هردو خوشبخت شوند . به همین خاطر رامین خواست که شانس دیگری به همسر جوان خود بدهد و تصمیم گرفت که از همسرش جدا نشود . او و همسرش لیلا مصمم بودند که به زندگی مشترکشان ادامه دهند .

اما این مسئله بدین معنا نبود که بتوانند به آسانی مشکلات را پشت سر گذاشته ، با یکدیگر زندگی کنند . زیرا همانطور که از گفته هایشان مشخص است ، خیانت لیلا ، اعتماد بین آنان را از بین برده بود . از آنجائیکه برای داشتن زندگی مشترکی سعادتمند اعتماد متقابل ضروریست ، آنان باید سخت تلاش میکردند تا اعتماد را باردیگر بین خود ایجاد کنند . حال چه باید کرد تا اعتماد را دوباره باز گرداند ، به چند توصیه توجه کنید :

1 -  باید با یکدیگر رو راست و صادق باشید . دروغ ، سکوت و بازگو نکردن تمام حقیقت موجب بی اعتمادی میشود . پس باید با شریک زندگی تان صادق و رک باشید و بی پرده در مورد مسائل با یکدیگر گفتگو کنید حتی اگر موضوعات ناراحت کننده باشند باید با یکدیگر رو راست باشید . زوجین باید در طول زندگی مشترک طوری با هم به صحبت بنشینند تا متقابلا یکدیگر را بیشتر و بهتر درک کنند در آن صورت میتوانند با هم رو راست و صادق و بدون ترس زندگی نمایند.  لیلا دختر داستان  ما میگوید: " در ابتدا صحبت کردن با رامین در مورد رابطه ام با آن مرد خیلی سخت و ناخوشایند بود. من از کرده ام عمیقا پشیمان بودم و نمیخواستم به هیچ وجه به آن فکر کنم . " اما عدم گفتگو و تبادل نظر مشکلاتی را بین آنان بوجود آورده بود چرا ؟

رامین میگوید : " من هنوز به او شک داشتم ، زیرا او نمیخواست در مورد خیانتش با من صحبت کند . " لیلا با نگاهی به گذشته اذعان میکند : " صحبت نکردن در این مورد در راه بهبودی روابطمان مانعی بوجود آورده بود . " بی شک وقتی مرد یا زنی به همسرش خیانت میکند ، گفتگو در مورد آن ناراحت کننده است .

توصیه بشما : اگر شما به همسرتان خیانت کرده اید ، سعی نکنید که عمل تان را توجیه نمائید یا همسرتان را مقصر بدانید . مسئولیت اعمالتان و صدماتی را که وارد کرده اید ، بر عهده بگیرید . اگر همسرتان بشما خیانت کرده است ، بر سر او داد و فریاد نکشید یا با گفته هایتان او را نرنجانید هر چند که او احساسات شما را جریحه دار کرده است ولی با دوری کردن از چنین طرز برخوردی میتوانید همسرتان را ترغیب کنید که همچنان بی پرده با شما گفتگو کند و بگوید علت خیانتش چه بوده است .

2 – با یکدیگر همکاری کنید . حتما شما با این ضرب المثل آشنا هستید که میگوید : « دو نفر از یک نفر بهترند » چرا چنین است ؟ زیرا نفع بیشتری از کارشان عایدشان میشود . اگر یکی از آنها بیافتد دیگری او را بلند میکند . این اصل به خصوص ، هنگامیکه می کوشید تا اعتماد همسرتان را دوباره جلب کنید ، مفید است . شما به اتفاق همسرتان میتوانید در مقابل هرگونه بدگمانی که به روابطتان صدمه شدیدی زده است ، بایستید . اما باید هر دو ، خود را مقید سازید که زندگی مشترکتان را از خطر از هم پاشیدگی ، برهانید . اگر به تنهایی مشکلات را تحمل کنید ، ممکن است مشکلات بیشتری را سبب شوید ، شما باید شریک زندگی یکدیگر ، با هم همکاری کنید .

رامین و لیلا این امر را در زندگی خود تجربه کردند . لیلا میگوید : « این کار زمان بُرد . اما من و رامین با یکدیگر همکاری کردیم تا پیوندی قوی داشت باشیم. مصمم بودم که او را دیگر هرگز نرنجانم . با این که رامین رنجیده بود ، اما نگذاشت که زندگی مشترکمان از هم بپاشد . هر روز سعی میکردم که بطرقی وفاداریم را به او نشان دهم . او نیز همچنان عشقش را بمن نشان میداد . از گذشت و محبت و بزگواریش همیشه سپاسگزارم . »

توصیه بشما : با گذشت و همکاری هم بکوشید که اعتماد را در روابطتان دوباره بوجود آورید .

3 – عادات و اخلاق خود را تغییر دهید . آیا عادات و روحیاتی دارید که باید آنان را تغییر دهید ؟ تا زندگی مشترکتان از خطر از هم پاشیدگی بدور ماند ؟ روشن است که باید با کسی که در خفا با او روابطی داشته اید  ، قطع رابطه کنید. اگر شما به همسرتان خیانت کرده اید ، شاید باید در شخصیت تان تغییراتی دهید . شما نباید بخاطر یک لحظه شهوت تمام زندگی خود را به هدر بدهید و خانه را به جهنمی تبدیل نمائید .  خودتان را هر چند یک بار محک بزنید و ببینید آیا باید شخصیت و عاداتان  را تغییر دهید حتما از این کار دریغ نورزید چون زندگی مشترک شما بستگی به عادات و اخلاق سالم شما دارد .

توصیه بشما : از یکدیگر بپرسید که احتمالا چه اعمالی بشما کمک میکند که در زندگی مشترکتان اعتمادی مجدد ایجاد کنید . آنان را بنویسید و عملی سازید . همچنین به فعالیتهای روزانه تان ، فعالیت هایی را بیفزائید که میتوانید از آن با یکدیگر لذت برید

عجله نکنید . اگر احتمالا در زندگی مشترک شما خدشه ای بوجود آمد فورا به قضاوت نه نشینید و نتیجه گیری نکنید . و اگر هم مطابق توصیه های بالا رفتار می کنید باز نباید فورا نتیجه گیری کنید که مثلا میتوانید مانند سابق به زندگی با همسرتان ادامه دهید . بقول معروف که می گوید : " شتابزدگی باعث فقر میشود . " برای بازگرداندن اعتماد به زندگی مشترکتان ، باید صبور باشید ؛ شاید سالها وقت لازم باشد . از خودتان بپرسید که آیا قادر به صبر کردن هستید ؟ آیا میخواهید زندگی مشترکتان را نجات بدهید ؟ پس عجله نکنید .

توجه داشته باشید که جامعه بشری در فشارهای اقتصادی ، سیاسی  است و بر هر کسی تأثیر خودش را می گذارد بهمین خاطر بسیاری از خانواده خود جدا میشوند و یا به همسران خود خیانت می کنند زیرا تأثیرات اقتصادی آنقدر بر همه شدت میگیرد که باعث فقر معنوی افراد میگردد . دیگر کسی نمیتواند روشن فکر کند . از این رو باید بیدار و هشیار بود تا در این گودالها نیافتید . بنابراین اگر همسرتان بشما خیانت کرد هم بخودتان وقت بدهید تا توان بخشش در شما بوجود آید و هم توان پوزش در همسرتان . از این رو هر دو با یک هدف مشخص زندگی همدیگر را نجات داده اید . دلخوری و ناراحتی ، عصبانیت و خشم را از خود دور کنید در عوض برای بهبودی زندگی مشترکتان تلاش کنید . بخشش یکی از بزرگترین خصوصیات انسانی و نعمتی است که خدای قادر مطلق به بشر هدیه کرده است در شرایط سخت از آن استفاده کنید . موفق باشید  

 

  

دوستی پسر و دختر

روابط به اصطلاح افلاطونی ( رابطه ای عاطفی میان مرد و زن که عامل جنسی در آن نقشی ندارد ) در میان جوانان کاملا متداول است . یک پسر جوان 17 ساله میگوید : « با دخترها راحت تر میتونم حرف بزنم چونکه آنها حساس تر هستند و با آدم بیشتر همدردی میکنند . » بعضی دیگر از جوانان میگویند که این نوع دوستی ها به آنها کمک میکند تا شخصیت کامل تری را در خود پرورش دهند .

کتاب مقدس مردان  جوان را ترغیب میکند که « زنان جوان را مثل خواهران خود دانسته با کمال عفت با آنان رفتار نمائید . » چنانچه شخصی مطابق این اصل عمل کند ، حقیقتا میتواند از رابطه ای پاک و سالم و صمیمی با اشخاصی از جنس مخالف برخوردار شود . 

دوستی افلاطونی که در ابتدا بدان اشاره شد غالبا شبه رابطه ای عاشقانه و یا طریقی می باشد به منظور جلب توجه شخصی از جنس مخالف ؛ لیکن بدون هیچگونه تعهدی . اما از آنجائیکه احساسات اشخاص در مورد یکدیگر براحتی عوض میشود ، احتیاط امری ضروری میگردد . دکتر ماریون هیلیارد ، هشدار میدهد و میگوید : « دوستی و رفاقتی ساده ممکن است به طور غیر مترقبه و ناگهانی تبدیل به چنان عشق و شهوت کورکورانه ای گردد که دیگر نتوان جلوی آنرا گرفت . »  


معاشرت صمیمی

معاشرت صمیمی بیش از حد با جنس مخالف میتواند نتایج اسفناکتری در بر داشته باشد . دختری برخی از مشکلات عاطفی خود را با دوست پسرش در میان گذاشت ، آن پسر سعی کرد وی را تسلی دهد ولی چیزی نگذشت که آن دو شروع به نوازش عاشقانه یکدیگر کردند ، نتیجه این عمل آنها چه بود ؟

عذاب وجدان و داشتن احساس بد نسبت به یکدیگر . برخی دیگر از جوانان که در چنین موقعیتی قرار گرفته اند رابطه جنسی برقرار کرده اند . در سنجشی که از طرف نشریه « روانشناسی امروز » بعمل آمده است ، آشکار میگردد که « دوستی تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان ( 49 درصد ) به رابطه جنسی ختم شده است . » در واقع ، حدودا یک سوم ( 31 درصد ) از این جوانان گفتند که در ماه گذشته ، با دوست خود رابطه جنسی برقرار کرده اند . 


حال اگر دختر و پسری بگویند ما فقط  با هم دوست هستیم و امکان ندارد که رابطه ای عاشقانه داشته باشیم و با وجود احتیاطهای لازم ، باز هم احساس عشق در شخص مقابل بوجود آید آنوقت چه باید کرد ؟ « حقیقت را به او بگو » و موضع و احساس خودت را برای او مشخص کن . بقول معروف که میگوید : « شخص زیرک بلا را می بیند و خویشتن را مخفی میسازد . »   

بنابراین اگر دوستی سالم و صمیمی دختر و پسر بجای خطرناکی رسید و میدانیم که عواقب بدی هم خواهد داشت ، باید این رابطه را کم سپس عقب نشینی نمود و یا موضوع را با یکدیگر در میان گذاشت تا این دوستی پاک و سالم به یک شکست عاطفی تبدیل نشود . 

آلن لوی مک گینیز ، در کتاب خود تحت عنوان « عوامل دوستی » جوانان را نصیحت میکند و چنین مینویسد : « زیاد به خودت اعتماد نکن » احتیاط کن . شاید بهتر باشد معاشرت خود را به فعالیتهای جمعی محدود کنی ، فعالیتهایی که نظارت مناسب بر آنها به عمل می آید . 


از ابراز احساسات ناشایست و تنها بودن در موقعیتهای عاشقانه ، اجتناب کن وقتی با مشکلی مواجه میشوی ، عوض اینکه آنرا با جوانی از جنس مخالف (حتی اگر دوست بسیار مورد اعتماد و سالم تو نیز باشد ) در میان بگذاری با والدینت و یا اشخاص مسن تر از خودت در میان بگذار . 

پس نتیجه این موضوع این است که « دل ما میتواند متقلب و کور » باشد و نگذارد تا ما به انگیزه واقعی خودمان پی ببریم . 

ای جوانان و دانش آموزان ، چگونه می توانید به موفقیت دست یابید ؟

چگونه میتوان بر آنچه حقیقتا پرارزش است چشم دوخت ؟ با تعمق در مورد  سئوالات زیر انگیزه و اولویت های خود را محک زنید : 

 

فعالیت های غیردرسی مدرسه و سرگرمی ها 

در چنین فعالیتهایی با چه طرز فکرهایی روبرو میشوم ؟ چقدر وقت صرف آن میکنم  ؟ آیا ممکن است که آن فعالیت ها  هدف اصلی زندگیم شوند ؟ آیا این فعالیتها مانعی در راه روش و زندگی روحانی میشوند ؟ 

در اینگونه فعالیتها با چه افرادی معاشرت خواهم کرد ؟ این افراد در چه درجه ای  قرار دارند ؟ آیا اینگون معاشرت را به معاشرت با هم ایمانانم ترجیح میدهدم ؟  

 

تحصیلات عالی 

اگر قادرم نیازهای خود را برآورده سازم ، آیا لازم است وقت ، سرمایه و نیرویم را صرف تحصیلات عالی کنم ؟ برای تامین معاش زندگی آیا حقیقتا لازم است به دانشکده یا دانشگاه بروم ؟ 

تحصیلات عالی چه تأثیری بر حضورم در جلسات مسیحی میگذارد ؟ آیا فرصت کافی برای خواندن کتاب مقدس را بمن میدهد ؟  

با دنبال کردن تحصیلات عالی آیا میتوانم چیزهای بهتری را برگزینم ؟  

 

شغل 

شغلی که بر می گزینم آیا باعث میشود که از زحمت و دسترنج صادقانه خود لذت ببرم ؟ آیا پس از انجام شغلم از لحاظ جسمی و روحی نیروی کافی دارم که به وظایف خانوادگی و فعالیت های روحانی ام بپردازم ؟ 

آیا برای گفتگو با خانواده ام وقت کافی دارم ؟ آیا وقت کافی برای معاشرت با دوستانم دارم ؟ آیا مجبورم که شغل تمام وقت بگیرم ؟ آیا شغلم باعث شده است که کیفیت تکالیف روحانی ام پائین بیاید ؟  

 

تمام این موضوعات کوتاه به هر یک از ما کمک میکند تا دیدی باز به زندگی داشته باشیم . این موضوعات در ابتدا برای جوانان مسیحی آمده است ولی اگر باعث تشویق و بنای همه هموطنان میشود میتوانند با تعمق و سئوال کردن از خودشان ،تغییراتی در زندگیشان بدهند .

چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان

چاقی و اضافه وزن در کودکان و نوجوانان

مشکلات اضافه وزن و چاقی در کودکان و نوجوانان

عوامل خطرساز برای بیماریهای قلبی مثل کلسترول بالا و فشار خون بالا ، در کودکان یا نوجوانان چاق نسبت به همسالان غیرچاق خود بیشتر دیده می شود .

تیپ ۲ دیابت که سابقاً در بالغین دیده می شد امروزه در کودکان و نوجوانان شیوع چشمگیری پیدا کرده است.

چاقی و اضافه وزن با بوجود آمدن دیابت نوع ۲ رابطه نزدیک دارند .

خطر چاقی و اضافه وزن بزرگسالی در کسانیکه در کودکی یا نوجوانی اضافه وزن داشته اند ۷۰ درصد بیشتر است . این خطر اگر پدر یا مادر فرد نیز دچار چاقی و اضافه وزن باشند بیشتر خواهد بود .

بالغین چاق و دارای اضافه وزن در خطر بیشتری برای ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی ،دیابت نوع ۲ ، فشار خون بالا و بعضی از انواع سرطان خواهند بود .

یکی از اثرات مهم داشتن اضافه وزن در کودکان ، کاهش اعتماد به نفس و گوشه گیری و دپرسیون در آنها است چرا که آنها مانند همسالان خود نمی توانند در بازیهای گروهی موفق باشند و حتی از سوی همسالان خود مورد تمسخر واقع می شوند .

دلایل اضافه وزن و چاقی

مسائل ژنتیکی و سبک زندگی و چگونگی تغذیه عوامل تعیین کننده وزن کودک هستند .

نداشتن فعالیت بدنی کافی و الگوهای تغذیه ای نامناسب نقش اصلی در اضافه وزن کودک دارند .

الگوی زندگی امروزی از فعالیت بدنی آدمها بسیار کاسته است .

تلویزیون ، کامپیوتر ، بازیهای ویدوئویی ، جایگزین بازیهای کودکان و فعالیت بدنی آنها را شده است .

تعیین مقدار اضافه وزن در کودکان و نوجوانان

مراجعه به پزشکان و متخصصان تغذیه در جهت تعیین میزان اضافه وزن توصیه می شود .

BMI یا شاخص توده بدنی با اندازه گیری قد و وزن محاسبه می شود وبا مقادیر جداول رشد باتوجه به سن وجنس کودک مقایسه می شود .

توصیه های عمومی

کودکان دارای اضافه وزن نیازمند حمایت های روانی خاصی از سوی والدینشان هستند ، آنها را می باید از اینکه دوستشان می دارید و مورد پذیرششان هستید چه چاق باشند چه نباشند مطمئن سازید .

سعی کنید فرزند شما احساس تفاوت با دیگر فرزندانتان نکند بجای آنکه مستقیماً روی اضافه وزن او متمرکز شوید به تدریج با تغییر الگوی غذایی و فعالیت بدنی ،‌ اضافه وزن او را اصلاح کنید .

سعی کنید مدل خوبی برای فرزندتان باشید . فرزندتان قبل از هر چیز به سبک زندگی شما نگاه می کند . اگر عادات غذایی سالم داشته باشید و اهل ورزش باشید فرزندتان نیز از شما یاد خواهد گرفت .

باید بدانید که یک هدف مناسب برای اصلاح اضافه وزن یک کودک حفظ وزن فعلی است تا به مرور زمان با افزایش قدی اضافه وزن او جبران شود .

پیشنهاداتی برای فعالیت بدنی

فعال و شاداب باشید . توصیه می شود که بزرگسالان حداقل روزی 30دقیقه و کودکان ۶۰دقیقه بدوند تا فعالیت بدنی متوسط داشته باشند . برای آنانکه می خواهند اضافه وزنشان را کاهش دهند یا از اضافه شدن وزنشان جلوگیری کنند فعالیت بدنی بیشتری توصیه می شود .

خانواده ها می باید برای فعالیت بدنی افرادشان برنامه ای لذت بخش و قابل اجرا تهیه کنند . تا همه اعضای خانواده بدون غفلت به ورزش و شادی بپردازند .

خانواده ها می باید محیط امن برای فرزندان و دوستانشان فراهم کنند تا بتواند با خیال راحت با هم بازی کنند . بازیهای دسته جمعی و نیز شنا و دوچرخه سواری و اسکیت توصیه می شود .

خانواده ها می باید بر روی فعالیت های نشسته فرزندانشان نظارت داشته باشند .آنها می باید دیدن تلویزیون ، بازیهای کامپیوتری و ... را محدود کنند . تماشای تلویزیون را به روزی کمتر از ۲ ساعت محدود کنید .

پیشنهاداتی برای رژیم غذایی سالم

فرزندانتان را آموزش دهید به هنگام گرسنه شدن ، غذا بخورند و به آهستگی غذا بخورند .

تا آنجا که ممکن است افراد خانواده سعی کنند با هم غذا بخورند .

از اجبار کردن افراد خانواده به خوردن یک غذای خاص پرهیز کنید .

مقدار چربی و کالری مصرفی را بدقت چک کنید . غذاهای پرچربی بدلیل کالری بالای چربی احتمال چاقی و بسیاری از بیماریها را زیاد می کند .

هیچگاه برای فرزندانتان برنامه غذایی اجباری تعیین نکنید .

از غذا و خوردنی ها به عنوان پاداش برای کودکانتان استفاده نکنید .

منع غذا و خوردن را به عنوان تنبیه کودکتان بکار نبرید .

کودکان می باید تشویق به خوردن آب و شیر شوند . بهتر است از سایر نوشیدنی ها بدلیل مواد افزودنی پرهیز شود .

به آنچه به عنوان چاشت یا میان وعده می خورید دقت داشته باشید . چرا که همان حجم کم غذا اغلب اوقات بسیار پرکالری است وموجبات چاقی رافراهم میکند .

یخچالتان را با غذاهای کم چرب، شیر کم چرب،میوه جات تازه پرکنید .

اکثر نوشیدنی ها حاوی مقادیر زیادی شکر ، مواد افزودنی و رنگهای شیمیایی هستند و مواد مغذی چندانی ندارند .

سعی کنید روزانه میوه جات و سبزیجات را به اندازه کافی مصرف کنید .

از خوردن غذا به هنگام تماشای تلویزیون پرهیز کنید .

صبحانه یک وعده غذایی مهم و شاید مهمترین وعده غذایی به شمار می رود . یک روز خوب با صبحانه خوب شروع می شود . داشتن صبحانه کافی وسالم به داشتن یک وزن متعادل و مناسب کمک زیادی می کند .

اگر کودک شما اضافه وزن دارد

بسیاری از کودکانی که اضافه وزن دارند از آنجا که در حال رشد هستند نیاز به کاهش وزن ندارند . اما می توان اضافه شدن وزن آنها را کنترل کرد تا با رشد قدی که دارند به وزن متعادلشان برسند .

رژیم غذایی فرزندتان می باید از لحاظ مواد غذایی لازم برای رشد کودکتان کامل و مطمئن باشد . رژیم غذایی کودکتان باید سرشار از ویتامین ها ، پروتئین ها و مواد معدنی باشد . کاهش وزن تنها متوجه کم کردن مقدار کالری ( انرژی ) غذا است نه کم کردن مواد غذایی ضروری .

حتی در مواردی که اضافه وزن زیاد است کاهش وزن می باید به تدریج صورت گیرد . تغییر شدید و ناگهانی رژیم غذایی یا استفاده از قرصها اصلاً توصیه نمی شود .

اگر کاهش اضافه وزن تنها با تمرکز بر روی رژیم غذایی باشد اغلب اوقات ناموفق خواهد بود و بعد از مدتی دوباره دچار اضافه وزن خواهید شد .

لازم است در کنار توجه به رژیم غذایی حتماً کودکتان را به فعالیت و بازی تشویق کنید .

برای کنترل وزن همه عمر باید تلاش کنید .

برنامه کاهش وزن در کودکان حتماً می باید زیر نظر پزشک صورت گیرد .

جوانان و نوجوانان به فکر فردای خود باشید !

 

جوانی  کجایی که یادت بخیر ! خیلی از مردم حسرت روزهای جوانی خود را میخورند . حسرت خوشی ها ، شور و شوق و بنیه جوانی . آنها دوران نوجوانی را دورانی پر از امید و آرزو می دانند ، دورانی که در آن فارغ از غم دنیا روزها سپری میشود . 

اما شما نوجوانان ، شاید با آنها موافق نباشید . پذیرفتن تغییرات جسمی و عاطفی دوران بلوغ کار آسانی نیست . از آن گذشته ، شاید بعضی از هم شاگردان تان میخواهند شما را وادار به کارهای غیراخلاقی و زشت کنند . کارهایی مانند مصرف مواد مخدر یا مشروب و یا داشتن روابط جنسی که این روزها در بسیاری از کشورها دیده میشود و بیمارهای مقاربتی رو به افزایش شده است .  

 

گاهی هم مجبور میشوید در مقابل دیگران بخاطر افکار و اعتقاداتی که دارید ، از خود دفاع کنید . روی هم رفته ، دوران نوجوانی شما دوران پر دردسر است . اما هیچ گاه از یاد نبرید که این دوران بشما امکان میدهد تا آینده خود را بسازید . بنابراین ، پرسشی که مطرح میشود اینست که چه آینده ای برای خود در نظر دارید ؟ 

از دوران نوجوانی خود لذت ببرید  

بزرگترها همیشه میگویند که جوانی زودگذر است ؛ و حق هم دارند . پس سعی کنید از آن بطور شاسیته لذت ببرید ! سالهای نوجوانی شما هدیه پرارزشی است که از جانب خدا ، بشما عطا شده است و می بایست از این هدیه بطور شایسته استفاده کرد تا آینده ای نیکو داشته باشید. در این رابطه کتاب مقدس میفرماید : « آفریننده خود را در روزهای جوانیت به یاد آور . » ( کتاب جامعه 12 : 1 )  

راه موفقیت در زندگی اطاعت کردن از خدای قادر  ، سپس والدین خود است . اگر شما بتوانید با دعا و تفکر به خدای قادر نزدیک شوید او تمام دوران نوجوانی و جوانی شما را راست خواهد کرد ، زیرا خداوند مانند والدین شما به شما توجه خاصی دارد و مایل است آینده خوبی داشته باشید . 

 

چندین راه برای نزدیک شدن به خدا وجود دارد . 1 / جدیت در دعا و پشتکاری در راهی که قدم گذاشته اید . 2 / گوش دادن به پندهای والدین .  زیرا آنان راه های مختلفی را در زندگی نوجوانی و جوانی خود پیموده اند و خوب و بد را بهتر شما میدانند و مایلند شما را در راهی که میروی بطور شایسته راهنمایی کنند تا در این راه پرمخاطره شکست نخورید . 3 /  به اندرزهای کتاب مقدس توجه کنید که خداوند چه اندرزهایی برای شما دارد و مرتبا با این پندها انس بگیرید و از خداوند بخاطر پندهایش تشکر کنید .  

 

راه درست زندگی را انتخاب کنید  

برخی از تصمیماتی که در نوجوانی و جوانی می گیرید ، آینده شما را تحت تأثیر قرار خواهد داد . اگر این تصمیم ها را با دوراندیشی بگیرید سعادتمند خواهید شد . اما اگر در این تصمیم گیریها اشتباه کنید یک عمر سختی و مصیبت خواهید کشید .  مثلا در انتخاب دوست و یا سرگرمیها باید بسیار مراقب باشید تا در گرداب عاطفه نیافتید و یا اینکه به تحصیلاتتان بسیار اهمیت بدهید چون دانشی که کسب میکنید در آینده شما را موفق خواهد کرد .  

بسیاری از جوانان با دیدن برنامه های تلویزیونی و تبلیغات کاذب جنسی و یا وارد شدن به تارنماهای گوناگون جنسی ، از پا در آمده اند و در گرداب عاطفه افتاده اند . بنابراین باید واقعا بدانید چه دوستانی انتخاب و وارد خانه خود می کنید .  

 

نوجوانان و جوانان باید در ادامه تحصیلات خود پشتکار باشند تا بتوانند در آینده شغل مورد علاقه خود را پیدا کنند . اصول کتاب مقدس را در نظر بگیرند : « همه چیز را بیازماید و عالی ترین آناه را انتخاب کنید . » ( فیلیپیان 1 : 9 و 10 )  قدر خود و والدین خود را بدانید تا مستحکم در برابر طوفانهای زندگی مقاوم بمانید .