پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

والدین!‏ فرزندانتان رامراقبت و محبت کنید


چوپانان ، زحمت بسیار میکشند .‏ آنان لازم میدانند که نه فقط گرما و سرمای دشت را تحمّل کنند بلکه از گله در برابر مهاجمان،‏ چه حیوان چه انسان،‏ محافظت نمایند.‏ چوپانان مرتباً گوسفندان را معاینه و هر کدام که بیمار یا مجروح است،‏ از آنان مراقبت میکنند .‏ همچنین توجهی خاص نسبت به برّهها دارند،‏ زیرا بره ها بیشتر  آسیبپذیر هستند و قدرت گوسفندان بالغ را ندارند  .

  از برخی لحاظ،‏ والدین  مانند چوپانان میباشند و باید خصوصیاتی همچون آنان داشته باشند.‏ والدین موظفند که فرزندانشان را «با تعلیم و تربیت بزرگ» کنند.‏ آیا این وظیفهٔ آسانی است؟‏ به هیچ وجه!‏ فرزندان با حملهٔ بیامان تبلیغات گوناگون  روبرویند.‏   اگر فرزند دارید چگونه میتوانید به او کمک کنید؟‏ بیایید در این خصوص سه موضوع را بررسی کنیم که در شبانی فرزندان به شما کمک میکند.‏ آنان را بشناسید،‏ خوراک دهید و هدایت کنید.‏

فرزندانتان را بشناسید

  چوپان خوب برای حفظ سلامت گوسفندانش،‏ هر یک از آنان را با دقت معاینه میکند.‏ شما والدین گرامی نیز لازم است کاری مشابه برای فرزندانتان انجام دهید.‏ مثلی هست که می گوید :‏ «از وضع گلههایت نیک آگاه باش.‏»   این کار به مفهوم توجه داشتن به اعمال،‏ افکار و احساسات فرزندان است.‏ چگونه میتوانید در این کار موفق باشید؟‏ یکی از بهترین راهها داشتن گفتگوی مرتب با آنان است.‏

  برخی از والدین متوجه شدهاند که گفتگو با فرزندان نوجوان دشوارتر است،‏ چون نوجوانان اغلب دوست ندارند در مورد افکار و احساساتشان صحبت کنند.‏ اگر این موضوع در مورد فرزندانتان صدق میکند،‏ بنابراین چه کاری از دستتان بر میآید؟‏ به جای گفتگوهای جدّی و طولانی،‏ در مورد امور روزمره با آنان گفتگو کنید.‏   برای آنان وقت بگذارید.‏ برای مثال،‏ با آنان پیادهروی کنید،‏ با اتومبیل دوری بزنید یا به تفریح بپردازید.‏ همچنین میتوانید برخی کارهای خانه را با آنان انجام دهید.‏ نوجوانان در چنین موقعیتهایی بیشتر احساس راحتی میکنند و احتمال این که افکار و احساساتشان را با شما در میان بگذارند،‏ بیشتر است.‏

  حال اگر فرزندانتان باز هم به گفتگو با شما تمایلی نشان ندهند،‏ چه میتوانید کنید؟‏ شاید بتوانید از روشی دیگر استفاده کنید.‏ برای مثال،‏ به جای آن که از دخترتان بپرسید:‏ «روزت چطور بود؟‏» از روز خودتان برای او تعریف کنید.‏ این کار ممکن است،‏ او را به گفتگو با شما ترغیب کند.‏ اگر میخواهید نظر او را در مورد موضوعی بدانید،‏ به طور غیر مستقیم سؤال کنید.‏ برای مثال،‏ بپرسید که نظر یکی از دوستانش در مورد آن موضوع چیست و سپس بپرسید که او در این رابطه چه توصیهای به دوستش میدهد؟‏

  البته برای آن که فرزندانتان برای گفتگو تمایل داشته باشند،‏ لازم است ببینند که برایشان وقت میگذارید و راغبید که با آغوش باز به حرفهایشان گوش دهید.‏ اگر فرزندان نوجوان احساس کنند که همیشه سر شما شلوغ است و برایشان وقت ندارید،‏ مشکلاتشان را با شما در میان نخواهند گذاشت.‏ همچنین لازم است احساس کنند که حقیقتاً میخواهید به حرفهایشان گوش دهید.‏ کافی نیست که فقط به آنان گفته شود:‏ «همیشه حاضرم به حرفهات گوش دهم.‏» نوجوان شما لازم است ببیند که احساسات و مشکلاتش را کماهمیت نمیپندارید و واکنشی منفی نشان نمیدهید.‏ بسیاری از والدین در این مورد نمونهاند.‏

رویا،‏ نوجوانی ۱۹ساله میگوید:‏ «با پدرم میتوانم در مورد هر چیزی صحبت کنم.‏ او هیچ وقت حرفم را قطع و سریع مرا قضاوت نمیکند؛‏ بلکه فقط به حرفم گوش میدهد.‏ بعد بهترین توصیه را به من میدهد.‏»

 حتی اگر لازم باشد در مورد موضوعی حساس مانند دوستپسر و دوستدختر صحبت کنید،‏ مواظب باشید که فقط به او هشدار ندهید بلکه روش درست را در رابطه با این امور به او تعلیم دهید.‏ برای مثال،‏ فرض کنید به رستورانی رفتهاید و وقتی به فهرست غذاها نگاه میکنید،‏ فقط تذکرات و هشدارهایی در مورد مسموم شدن میبینید.‏ به حتم،‏ آن رستوران را سریع ترک میکنید و دنبال جایی دیگر میروید.‏ به طور مشابه،‏ وقتی فرزندان در مورد موضوعی حساس با شما صحبت کنند و شما فقط به آنها اخطار و هشدار دهید،‏ ممکن است آنها را از خود برانید.‏  

 پس تعادل را در گفتگویتان حفظ کنید.‏ دختری جوان به نام اِمیلی میگوید:‏ «وقتی والدینم در رابطه با دوستپسر با من صحبت میکنند،‏ سخنانشان طوری نیست که این موضوع منفی به نظر آید.‏ تأکید سخنان آنان بر شادی شناختن کسی به منظور یافتن همسر است.‏ به این دلیل با آنان راحت هستم و از گفتگو با آنان در این مورد نمیترسم.‏ برعکس دلم میخواهد که آنان از روابطم با خبر باشند،‏ نه این که چیزی را از آنان پنهان کنم.‏»

  پس برای آن که فرزندان مایل به گفتگو با شما باشند نیاز به صبر و مهربانی است.‏ بدین شکل آنان درمییابند که واقعاً مایلید به حرفهایشان گوش دهید.‏   مادری تکولی به نام زهرا چنین اذعان میکند:‏ «در گذشته هنگام گفتگو با دخترم خیلی بیصبر و کمطاقت بودم.‏ به او فرصت نمیدادم که حرفش را تمام کند.‏ یا به دلیل خستگی به او گوش نمیدادم یا این که حوصلهٔ گوش کردن نداشتم.‏ اکنون که رفتارم را تغییر دادهام،‏ رفتار دخترم هم تغییر کرده است و با من بهتر همکاری میکند.‏»

  پدری بنام رامین نیز با دختر نوجوانش چنین تجربهای داشت.‏ او میگوید:‏ «وقتی دخترم به من گفت که علاقهٔ شدیدی به پسری دارد که با او در یک مدرسه است،‏ اول بسیار عصبانی شدم.‏ ولی وقتی به دوران جوانی خودم فکر کردم که پدرم چقدر با من صبور و معقول بود،‏ به این نتیجه رسیدم که بهتر است قبل از اصلاح دخترم،‏ بگذارم اول احساساتش را ابراز کند.‏ خوشحالم که چنین کردم!‏ چون برای اولین بار توانستم احساساتش را درک کنم و وقتی حرفش تمام شد،‏ توانستم با مهربانی با او صحبت کنم.‏ با کمال تعجب دیدم که به خوبی پذیرای پند من بود و راغب بود رفتارش را تغییر دهد.‏» گفتگوی مرتب با فرزندانتان باعث میشود که از افکار و احساساتشان آگاه شوید و در نتیجه آنان را در تصمیمگیری هدایت کنید.‏

فرزندانتان را خوراک دهید

  چوپان خوب میداند که هر یک از گوسفندان ممکن است از گله جدا و گمراه شود.‏ گاهی یکی از آنان برای خوردن علف،‏ از گله کمی دور میشود و بدون آن که متوجه باشد به تدریج از بقیهٔ گله دورتر و دورتر میگردد.‏ به همین شکل،‏ فرزندان نیز ممکن است به سبب معاشران بد یا تفریحات ناسالم در راهی خطرناک قرار گیرند و به تدریج  منحرف شوند.‏  چگونه میتوانید از چنین مشکلی جلوگیری کنید؟‏

  هنگام تعلیم فرزندان،‏ اگر متوجهٔ ضعفی در آنان شدید،‏ سریع دست به عمل شوید.‏ بکوشید تا خصوصیات فرزندانتان تقویت شود.‏  به فرزندتان بیاموزید که اگر در آینده بدنبال شغلی هستند باید توجه داشته باشند که به هر شغلی پا ندهند همچنین رویایی نامعقولی نیز نداشته باشند بلکه تعادل داشته باشند تا به هدف خوب خود برسند.

فرزندانتان را هدایت کنید

  چوپان خوب از چوبدستی خود برای هدایت گله و دفاع از آن استفاده میکند.‏ یکی از اهداف چوپان هدایت گله به «مرتع نیکو» است.‏   شما والدین نیز لازم است چنین هدفی داشته باشید.‏ در واقع،‏ شما میخواهید فرزندانتان را طوری هدایت کنید که سعادتمند شوند و در این مرتع نیکو که یک زندگی آرام و رضایت بخش است وارد شوند .‏ نوجوانان و جوانانی که  احساس کنند پشت و پناهی دارند نیروی مثبت با ایده هایی در آنان به وجود می آید،‏ البته بجاست که فرزندان چنین قدمی را زمانی بردارند که به تصمیم و هدف خود واقف باشند .

بنابراین والدین لازم است مانند یک چوپان خوب گلهٔ خود یعنی فرزندان پرارزششان را به خوبی بشناسند و برای هدایت آنان به سوی برکاتی که خداوند برایشان در نظر دارد،‏ تمام کوشش خود را بکنند.‏  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد