موضوع مورد بحث امروز ما : چطور میتوانیم شخصت کهنه را از تن درآوریم و چرا این کار ضرورت دارد .
بعد از این که شخصیت کهنه را از تن در آوردیم، باید همواره از آن دوری کنیم. در این مقاله بررسی خواهیم کرد که چطور میتوانیم شخصیت کهنه را از تن به در کنیم و چرا این کار ضرورت دارد. به علاوه خواهیم دید حتی شخصی که غرق در اعمال اشتباه و گناهآلود باشد، باز هم میتواند شخصیتش را اصلاح کند. همچنین خواهیم دید آنانی که سالها در ایمان هستند چطور میتوانند شخصیت کهنه را از خود دور نگه دارند. همهٔ ما به چنین یادآوریهایی نیاز داریم. متأسفانه برخی با اعتقاد به دین خود به اندازهٔ کافی مراقب نبودند و دوباره به راههای بدی کشیده شدهاند که در گذشته در آن قدم برمیداشتند.
در باره امیال نامشروع جنسی
اگر لباسهایتان کثیف شود یا بوی بدی بگیرد چه میکنید؟ مسلّماً آنها را هرچه سریعتر از تن درمیآورید. به طور مشابه باید هر چه سریعتر از فرمان خدا اطاعت کنیم و شخصیت کهنه را از تن درآوریم، یعنی عاداتی را که با احکام الهی هماهنگ نیست کنار بگذاریم. حال دو نمونه از اعمال گناهآلود را بررسی میکنیم؛ اعمال نامشروع جنسی و اعمالی که ما را ناپاک میسازد .
اعمال نامشروع جنسی. که شامل همجنسگرایی و یا رابطهٔ جنسی بین دو شخص میشود که قانوناً ازدواج نکردهاند. این سخن نشان میدهد که ریشهکن ساختن این تمایلات از دل، مستلزم تلاش فراوان و ارادهٔ قوی است. با این حال میتوان در جنگ با این تمایلات پیروز شد.
تجربهٔ دختری از ژاپن را در نظر بگیرید. او وقتی به سنین نوجوانی رسید احساس بیارزشی و تنهایی میکرد و برای غلبه بر احساس تنهاییاش از ۱۵ سالگی به روابط نامشروع جنسی با افراد مختلف روی آورد. او با سرافکندگی اعتراف میکند که سه بار سقط جنین کرد. این دختر میگوید: «وقتی روابط غیراخلاقی را شروع کردم، در ابتدا احساس امنیت میکردم، فکر میکردم کسی مرا دوست دارد و به من نیاز دارد. اما هر چه بیشتر درگیر آن روابط شدم، بیشتر احساس ناامنی و نگرانی میکردم.» او تا ۲۳ سالگی به همین شکل زندگی کرد. سپس بخود آمد و از آنجائیکه اعتقاد دینی داشت با مطالعه توانست بر امیال نفس خود غلبه کند.
از اعمال ناپاک دوری کنید
اعمالی که ما را ناپاک میسازد. کلمهٔ «ناپاکی» معنای بسیار وسیعی دارد و تنها به اعمال نامشروع جنسی محدود نمیشود. برای مثال عمل مضر مواد مخدر ، سیگار کشیدن یا شوخیها و جوکهای غیراخلاقی نیز نوعی ناپاکی محسوب میشوند. ناپاکی همچنین شامل اعمال نادرستی میشود که شخص در خلوت انجام میدهد؛ همچون خواندن کتابهایی که او را از نظر جنسی تحریک میکند یا تماشای پورنوگرافی که ممکن است به عادت ناپاک خودارضایی بینجامد.
کسانی که به تماشای پورنوگرافی عادت دارند، «شهوت عنانگسیخته» را در فکر خود میپرورانند و در نتیجه ممکن است به داشتن رابطهٔ جنسی اعتیاد پیدا کنند. تحقیقات نشان میدهد آنانی که تمایلی شدید به تماشای پورنوگرافی دارند، مانند افراد معتاد به الکل و مواد مخدّر علائم اعتیاد در آنان دیده میشود. بنابراین جای تعجب نیست که تماشای پورنوگرافی نتایج مضری دارد؛ نتایجی همچون احساس شرم و سرافکندگی، بازدهی کم در محل کار، زندگی خانوادگی ناموفق، طلاق و خودکشی. مردی که به تماشای پورنوگرافی اعتیاد داشت، یک سال پس از ترک اعتیادش چنین نوشت: «در گذشته احساس بیارزشی میکردم اما اکنون برای خودم ارزش قائلم.»
خشم، ناسزاگویی و دروغ را کنار بگذارید
معمولاً کسانی که زود عصبانی میشوند، هنگامی که خشمشان را بروز میدهند، ناسزا میگویند. مسلّماً چنین افرادی نمیتوانند زندگیای شاد داشته باشند. پدری از استرالیا میگوید: «در گذشته خیلی ناسزا میگفتم و بهخاطر هر موضوع پیشپاافتادهای عصبانی میشدم. من و همسرم سه بار از هم جدا شده بودیم و میخواستیم رسماً از هم طلاق بگیریم.» چه شد که این پدر بر خشم و و دروغ خود غلبه کرد؟ او می گوید که روزی بخود آمدم که چه چیزی باعث خشم و ناسزاگویی من میشود ؟! کمبود تمرکز به زیبایی ها و آرامش و علاقه همسر و بچه هایم . آنان با اینکه من عصبی میشدم مرا دوست میداشتند و همیشه بمن بعنوان بزرگ خانواده احترام می گذاشتند. ولی هیچوقت مرا بعنوان یک پدر سالم و مهربان الگوی خود قرار نمیداند. از این رو بخود آمدم و تصمیم گرفتم با سعی و مطالعه تمرکزم را بر امیال نادرست خود قرار بدهم و بجای ایراد گرفتن از خانواده ام از خودم ایراد بگیرم . این عمل من با گذشت چند ماه تحمل بالاخره نتیجه داد و به پدری مهربان و عاشق خانواده تبدیل شدم .
بنابراین ما باید به این هشدارها توجه کنیم :« که از خشم، ناسزاگویی و فریاد زدن دوری کنیم. » حتی اگر موضوعات مالی بخواهد که ما چنین اعمال خشونتباری را ترویج دهیم . شاید از دید مردم رفتارهای خشونتآمیز بسیار عادی و معمول باشند، اما باعث ناخشنودی آفریدگارمان نمیشود. بسیاری افراد باید ابتدا این رفتارهای مضر را کنار میگذاشتند تا بتوانند شخصیت نو را به تن کنند.
نمونهٔ دیگری ازمردی اهل کشور اطریش را در نظر بگیرید : همکاران او چنین در باره این مرد می گویند «او شخصیت بسیار ملایم و فروتن دارد که همه دوست دارند با او صحبت کنند.» اما این مرد جوان در گذشته چنین نبوده است. او در سنین نوجوانی به مصرف بیش از حد الکل روی آورد و در نتیجه به شخصی پرخاشگر تبدیل شد. یک بار بعد از مصرف بیش از حد الکل، در حالت مستی و عصبانیت شدید، دوستدخترش را کُشت و به ۲۰ سال حبس محکوم شد. زندگی در زندان در ابتدا تغییری در شخصیت او ایجاد نکرد. اما بعدها مادرش ترتیبی داد که فردی با تجربه از فامیل به دیدن پسرش در زندان برود. و به تجربه و توصیه های فامیل گوش فرا دهد و برای یک بار هم که شده بخود بیاید و سعی کند در شخصیت خود تغییری دهد تا خوش نام همگان گردد . این فامیل می گوید که من انتظار نداشتم که مرد جوان بزودی تغییر کند ولی خوشحالم از اینکه چنین شد .بنابراین مرد جوان میگوید: «برایم بسیار مشکل بود که شخصیت کهنه را از تنم درآورم. ولی حرفهای مادرم و فامیلم به من کمک کرد، تا به مثلی توجه کنم که می گوید ‹شریر راههای خود را ترک گوید. › این موضوع باعث شد تا خودم را نامطلوب ببینم و سعی کردم تا شخصیت جدیدی در خود ایجاد کنم و امیال ناپاک را از خود دور کردم.
جدا از ناسزاگویی، دروغ گفتن نیز یکی از خصوصیات شخصیت کهنه است. برای مثال، بسیار معمول است که مردم هنگام پُر کردن فرم گزارش مالیاتی آنچه را درست است ننویسند یا برای این که خطاهایشان را گردن نگیرند دروغ بگویند. اما آفریدگار ما «خدای امین» است. او از «هر یک» از پرستندگانش انتظار دارد که «به همسایهٔ خود راست بگوید» و ‹دروغ نگوید.› بنابراین حتی اگر برایمان سخت باشد یا خجالتزده شویم، باز هم باید حقیقت را بگوییم.
نمونه های بالا چطور موفق شدند
شخص نمیتواند تنها با قدرت خود شخصیت کهنه را از تن درآورد. بلکه با کمک خویشاوندان و دوستان نزدیک و حتی مراجعه به نزد روان پزشک و مطالعه کلام خدا که در سایت های گوناگون موجود است میتوان بر نفس نادرست خود غلبه کرد . این جوانان که در این مقاله به آنان اشاره شد باید سخت میجنگیدند تا عادات و اعمال بد خود را کنار بگذارند. آنان با بخود آمدن و ایرادگرفتن از امیال خود و سعی در بهبود بخشیدن در شخصیت خود ، در این جنگ پیروز شدند.