پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

درخواست کمک

 عده ای از جوانان چنان ناامید و افسرده هستند که به زندگی خود خاتمه میدهند؛‏ شماری از این عده را نو جوانان تشکیل میدهند.‏ بنا بر گزارش روزنامهٔ فولیا دِ سائوپائولو،‏ نتیجهٔ تحقیقی در برزیل نشان میدهد که «خودکشی در میان جوانان ۲۶ درصد افزایش یافته است.‏» برای مثال به قضیهٔ مرد جوانی در سائوپائولو بنام والتر،‏ توجه کنید.‏ او از موهبت داشتن پدر و مادر و دوستان خوب محروم بود.‏ بیخانمان بود و آسایش نداشت.‏ برای خاتمه دادن به زندگی فلاکتبارش تصمیم گرفت خود را از روی پُلی به زیر اندازد.

در ایران درخواست کمک جوانان و نوجوانان از مسئولان، ولی مسئولان اهمیتی به درخواست کمک آنها نمیدهند.

روز سوم بهمن ۱۳۹۴ سیزدهمین خودکشیِ دانش آموزان طی سال جاری به وقوع پیوست؛ این بار در سرویس بهداشتی مدرسه ای در کرمانشاه، باز هم دانش آموزی خود را حلق آویز کرد. دانش آموز پایه هشتم، قبل از آغاز زنگ تفریح اول از معلم برای استفاده از سرویس بهداشتی اجازه می‌گیرد و قبل از ورود سایر دانش آموزان به محوطه حیاط مدرسه خود را در سرویس بهداشتی حلق آویز می‌کند

اکنون پنجمین ماه از سال تحصیلی ۹۴-۹۵ را می گذرانیم، سالی که برای نظام تعلیم و تربیت کشور بیش از هر چیز به یک تراژدی شباهت دارد. البته کمی هم به فیلم‌های هالیوودی می‌ماند .
اگر از تیر ماه تابستان
۹۴ هم حساب کنیم، خودکشی دانش آموزان به ۱۳ نفر می‌رسد. ۹ نفر خود را حلق‌آویز کرده‌اند، سه نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده به پایین پریده‌اند و یک نفر با سلاح گرم جان خود را گرفته است .

این آمار اخبار رسمی اعلام شده از سوی نیروی انتظامی در مناطق مختلف کشور است . ( خبرگزاری مهر)

 خودکشی جوانان فقط در کشور ایران اتفاق نمیافتد،  بلکه در بیشتر کشورهای دیگر دنیا نیز مربوط میشود همانطوریکه در ابتدا این مقاله خواندید. به نمونه زیر هم توجه کنید:

ادنا،‏ که مادری مجرد و دارای دو فرزند بود با مردی آشنا شد.‏ یک ماه از این آشنایی نگذشته بود که آنها در خانهٔ مادر آن مرد که به طور تفننی احضار ارواح میکرد و دائمالخمر نیز بود شروع به زندگی کردند.‏ اِدنا،‏ فرزند دیگری به دنیا آورد.‏ در این میان شروع به نوشیدن زیاده از حد مشروبات الکلی کرد و به قدری افسرده شد که دست به خودکشی نافرجامی زد.‏ عاقبت حق سرپرستی فرزندانش از او گرفته شد.‏

دربارهٔ سالخوردگان چه میتوان گفت؟‏ ماریا،‏ زنی بود خوشصحبت و شوخطبع،‏ ولی هرچه سنش بالاتر میرفت نگرانی او بیشتر میشد چون هراس داشت که شغلش را به عنوان یک پرستار بر اثر اشتباه در کار خود از دست بدهد.‏ این امر باعث شد احساس افسردگی کند.‏ ابتدا برای خود دارو تجویز میکرد ولی بعد از مدتی در صدد بر آمد که نزد پزشک معالج رود و به نظر میرسید که معالجه مؤثر واقع شده باشد.‏ اما زمانی که در ۵۷ سالگی شغل خود را از دست داد افسردگی با چنان شدتی بازگشت نمود که هیچگونه راه چارهای برای خلاصی از این مشکل نمیدید.‏ از اینرو فکر خودکشی به مغز ماریا خطور کرد.‏

به گفتهٔ پروفسور ژوزِ اَلبِرتو دِلپُورتو از دانشگاه سائوپائولو «حدود ۱۰ درصد از کسانی که به افسردگی مبتلا میشوند دست به خودکشی میزنند.‏» و دکتر دِیوید سَچِر،‏ رئیس کل بهداری دولت فدرال آمریکا چنین اظهارنظر کرد «مشکل میتوان قبول کرد که تعداد کسانی که دست به خودکشی میزنند از شمار افرادی که به قتل میرسند بیشتر است،‏ ولی این واقعیتی است تلخ.‏»

گاهی اوقات کسی که اقدام به خودکشی میکند،‏ در حقیقت در صدد درخواست کمک میباشد.‏ بدون شک افراد خانواده و دوستان کسی که امید خود را در زندگی از دست داده است مایلند برای کمک به او از جهتِ صحیح وارد عمل شوند.‏ البته باید در نظر داشت که با گفتن اینکه «اینقدر به فکر خودت نباش،‏» «وضع تو از وضع خیلیها بهتر است،‏» و یا «همهٔ مردم گاهگاهی در زندگی بد میآورند،‏» به هیچوجه مشکل رفع نخواهد شد.‏ به جای این چرا مانند یک دوست حقیقی و شنوندهای پر حوصله نباشیم؟‏ بلی،‏ سعی کنید شخص افسرده را یاری دهید تا درک کند که زندگی ارزشِ زیستن دارد.‏

وُلتِر،‏ نویسندهٔ فرانسوی چنین نوشت:‏ «مردی که در اثر هجوم افسردگی،‏ امروز به زندگی خود خاتمه میدهد اگر چند روزی صبر میکرد بیشک میل به زندگی در او بیدار میشد.‏» حال،‏ چگونه افرادی که در یأس و ناامیدی زندگی میکنند میتوانند به این نکته پی برند که زندگی ارزنده است؟‏

 

مسلما باید اذان کرد، هیچ انسانی در مقابل اثرات یأس مصون نیست.‏ دورهٔ خفیفی از یأس شاید پس از گذشت یکی دو روز خاتمه یابد لیکن چنانچه احساسات شخص جریحهدار شده و یا آزردگی در دل وی پدید آمده باشد،‏ التیام فوری بعید به نظر میرسد.‏ برخی پس از سالها تلاش برای پیروز شدن بر یاس و ناامیدی ، همچنان در پیکار بر یاس خود هستند.  

 ‏وقتی احساساتمان جریحهدار میشود

البته نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که کسی به ما سخن نامربوط نگوید و یا با ما رفتار نادرست نداشته باشد.‏ اما میتوانیم بر احساسات خود تسلط داشته باشیم و نگذاریم که ناکاملی دیگران اختلالی در زندگی روزمره ما ایجاد کنند.‏  حال چگونه میتوان بر یاس و ناامیدی خود غلبه کرد؟ آیا می توان در این رابطه با کسی صحبت کرد؟ مسلما همیشه میتوان با نزدیکان صحبت کرد .

به جای نگریستن به آن مشکلات به عنوان مصیبتی بزرگ،‏ شاید بتوانیم با انجام فعالیت بدنی متعادل و استراحت کافی و مفید تا حدی رفع مشکل کنیم.‏  در این رابطه میتوان مقاله زیر تا حدودی یاری کند.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931227000518

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد