پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

خوش گذرانی

چرا نمی توانم گاهی اوقات خوش بگذارنم ؟ پرسشی که برخی از جوانان می کنند؟ شبهای شنبه ، پریسا طبق معمول با دوستان خود به مباحث و موضوعات گوناگونی درباره دنیای اطرافش و دگرگونی اوضاع جامعه که چگونه یک جامعه به یک باره مورد درد و رنج اجتماعی ، فرهنگی ، اخلاقی و حتی دینی گریبانگیر میشود و چگونه جوانان از طبقات و اقوام مختلف مورد بی احترامی و آزار مراجع مذهبی و قانونی میشوند ، مراجع که برای امنیت و آسایش آنان بوجود آمده اند . پریسا به همراه دوستان همکلاسی خود از این بابت در رنج بود . آنان فقط جوان هستند و مایلند از دنیای متلاتم سیاسی و مذهبی بدور باشند و خوش بگذارانند . زیرا آنان میگویند خوش گذرانی تفریحات سالم و خنده و بازی در بیرون از منزل است که شورانگیز و قشنگ است .

حتی پرندگان و دیگر حیوانات از برکت  آزادی و تفریح و خنده و بازیگوشی بهتر از ما انسانها برخوردار هستند . از طرفی والدین هر کدام از ما نیز بخاطر اینکه مبادا ما به دردسر بیافتیم خواه ناخواه « آزادی و خوش گذرانی » ما را محدود می کنند . ولی در بعضی از جوامع دنیا ، آزادی ، خوشحالی مردم ، خوش گذرانی و تفریح ، گفتگوهای دوستانه ، و غیره تحت شرایط ایده آل قرار دارند . هنگامیکه به این کشورها می نگرم و آرامش اجتماعی آنان را از هر جهت مورد بررسی قرار میدهم می بینم که رشد فکری آنان آنقدر بالاست که اعتماد و امنیت جامعه را تضمین کرده است .

میخواهم موضوعی ساده برای شما دوستان جوانم بگویم ؛ کتابی  ازقفسه کتابهای اتاقم نظرم را بخود جلب کرد این کتاب  در باره موسیقی نوشته شده بود . با خودم فکر کردم که این کتاب چه مطلبی را میخواهد بمن بیاموزد ! وقتی آنرا خواندم بیاد موسیقی دلنشینی افتادم که پدرم در هنگام استراحتش گوش میکرد . منهم شروع به شنیدن آن موسیقی ملایم کردم ، چنان مجذوب موسیقی شدم که از آن پس به بعد بمن یک نوع آزادی و آرامش درونی بخشید . دیگر نسبت به چیزی یا کسی دلگیر نبودم . خوش گذرانی میتواند شیوه های مختلفی داشته باشد که ما جوانان شاید نسبت به آن شیوه ها بی تفاوت هستیم و یا اصلا وضعیت کنونی جامعه ما فکر کردن را هم از ما گرفته . مثلا همین شنیدن موسیقی دلنشین یا شنیدن موزیک های متنوع و مطلوب یا حتی تفریح کردن با خانواده و غیره...

متاسفانه جامعه ما با داشتن « فرهنگ آزادمنش خود » دچار کابوس شده و این کابوس ، فرهنگ ما نیست بلکه عده ای فاسد و معلول و الحال حاکمیت را بزور بدست گرفته اند تا هر کس تا هر کار سالم و مطلوبی میخواهد انجام دهد مراجع به اصطلاح قانونی این افراد معلول الحال بسراغشان می آیند و تهمت نامطلوب و ناروای « عشرت طلب » به آن شخص می زنند . آیا حتما بایستی عصیانی در یک جامعه پدید آید تا این فاسدین حاکمیت متلاشی شوند ؟ مسلما برای پیشرفت ، امنیت و آرامش و اعتماد یک جامعه بایستی افکار پوسیده و عقب مانده متلاشی شود ، حال با هر قیمتی که شده است . بنابراین ، جوانان باید بدانند خوش گذرانی سالم و مطلوب متعلق به آنان است و والدین باید از این کار جوانان خود جلوگیری نکنند .

در یک نظر سنجی در مورد جوانان آمریکایی نشان داد که آنان « گاهی اوقات  به همراه خانواده خود به گردش میروند و به فعالیت های خوب و مطلوبی می پردازند . » اینگونه تفریحها و فعالیت های خانواده گی بر وحدت خانواده می افزاید و جامعه به تباهی و فساد کشیده نمیشود و تهمتی هم به کسی زده نمیشود . البته نباید منکر این موضوع شد که انسان همیشه مجبور نیست ، در جمع دیگران باشد تا بتواند خوش بگذراند . دختر جوانی بنام ماری ، که در معاشرت با دیگران کمال احتیاط را می کند ، یاد گرفته است که چگونه از اوقات تنهایی خود لذت ببرد . ماری می گوید : موقعهایی که تنها هستم ، کمی پیانو یا ویولون می نوازم . دختر جوان دیگری بنام ملیسا ، میگوید : گاهی وقتم را صرف نوشتن داستان یا شعر می کنم . من عاشق اینکار هستم .    شاید برخی از جوانان به این شیوه از تفریحات مایل نباشند ولی با ابتکار میتوانند تفریحات سالم مورد علاقه خود را پیدا کنند و صدمه ای هم به کسی نمی زنند .  

باید همیشه توجه داشت که انسان در هر عملی باید حد اعتدال را رعایت کند . در نظر داشته باشید که برای شنیدن موسیقی نباید صدای آن آنقدر بلند باشد که پرده گوش آدم را پاره کند و یا شخص نباید بطرز شهوت انگیزی برقصد تا بتواند به اصطلاح کیف کند . یا اگر شخصی علاقه به ورزش دارد نباید در ورزش طوری رفتار کند که رقبای او تصور کنند به میدان جنگ آمده اند . بنابراین متوجه هستید که اعتدال در هر کاری لازم است . به قول نویسنده ای : زندگی که همیشه پر از فعالیت و هیجان باشد شخص را از پا در می آورد . سربلند و موفق باشید .