پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

پرسشهای جوانان

پاسخ های مفید

آزار و اذیت های جنسی جوانان

جوانان می پرسند : اگر مورد آزار و اذیتهای جنسی قرار گیرم چه کنم ؟

آزار جنسی به چه معنا : شوخی های جنسی ، نوازش و بوئیدن موی سر جوانان و خانمها ، دست کشیدن به بدن خانمها ، در بدترین شرایط  تجاوز .این روند غیراخلاقی مربوط به جامعه خاصی نیست بلکه در تمامی جوامع دنیا گزارش شده است .

هنگامیکه شما با این پدیده غیراخلاقی روبرو میشوید باید صریحا و محکم از خود عکس العمل نشان دهید و عمل ناشایست را متوقف کنید و موضوع را با والدین خود مطرح نمائید . شما نباید به هیچ عنوان  اجازه بدهید که افرادی با نیت بد شما را مورد اهانت قرار دهند . معمولا آزارهای جنسی بصورت شوخی برگزار میشوند سپس در خلوت مورد تعرض .

حال با هم به چند مورد می پردازیم . طبق بررسی ها اغلب شوخی های جنسی در محل کار آغاز میشوند سپس به اتاق خواب کشیده میگردند حال دلخواه و یا ناخواسته ؛ برای جلوگیری از این گونه تعرض جنسی باید از همان ابتدا نشان دهید که راغب به شنیدن شوخی های جنسی نیستید و اگر طرف مقابل چه مرد و یا چه زن به اخطار شما توجهی نکرد باید مراتب را با رئیس کارتان در میان بگذارید ! حال اگر شوخی کننده جنسی خود کارفرمای شما باشد باید مراتب را با سندیکای کارتان در میان بگذارید .

در برخی موارد اذیت های جنسی میتواند بصورت نوازش موی سر یا دست گذاری بر شانه فرد مونث باشد ، شاید این عمل در مرحله اول بی غرضانه جلوه کند ولی ادامه آن  کار را به جاهای باریک می کشاند که بهترین واکنش اینست که محترما به دوست آزار دهنده بگوئید که از این کار او خوشتان نمی آید .

لطفا به این خاطره توجه کنید : شهلا دختر جوان و زیبایی که فقط 20 سال داشت آینده ای برای خود درست کرده بود و نقشه هایی برای زندگیش داشت ، او در محل کار خود از همه کارکنان جوانتر بود. یکی از همکاران شهلا مرد 30 ساله ای  بود که خیلی طبع شوخی داشت و همیشه در بسیاری از مواقع با شوخهای جنسی همکاران خود را میخنداند و به شهلا نیز محبت میکرد تا اینکه شهلا متوجه شد محبت های این همکار 30 ساله خارج از پاداش  نیست .

روزی در خلوت دوست 30 ساله شهلا از او خواست کاری غیر منتظره ای انجام دهد یعنی با او همبستر شود  چون مدتهای زیادی است که عاشق شهلا شده است ! شهلا که هدف اولیه همکار خود را برادرانه تصور میکرد واکنش شدیدی از خود نشان داد که تمام همکاران شهلا متوجه جریان شدند . از این رو رئیس شرکت آن مرد 30 ساله مزاحم را از آن دستگاه اخراج کرد .  

چشم پوشی از آزار جنسی : کارشناسان امور جنسی می گویند اگر فردی که مورد آزار و اذیت جنسی شده است  به این عمل زشت اعتراض نکند وضعیت بدتر میشود . کارشناسان می گویند ؛ اشخاصی که مورد اذیت جنسی قرار میگیرند باید مودبانه اما محکم  بگویند که از اینکار خوششان نمی آیند  درغیر این صورت وضعیت بدتر و بدتر خواهد شد .

اگر شخص آزار دهنده جنسی شما را تهدید کرد که مثلا " اگر این موضوع را به کسی بگویی تو را می کشم ! " باز شما دختر یا پسر جوان نباید از تهدیدهای شخص آزار دهنده بترسید بلکه مراتب را باید با خانواده  خود یا مراجع دولتی مانند پلیس حتما و حتما در میان بگذارید ، تا این ننگ از میان برداشته شود .

لطفا به این خاطره توجه کنید : دختری می گوید ، هنگامیکه در کلاس ششم بودم با دو دختر همسن و سال خود آشنا شدم از این بابت خوشحال بودم که دوستانی پیدا کردم ولی یکی از این دخترها همجنسگرا بود ، روزی او از من خواست تا بیشتر با او باشم چون از من خوشش آمده و میخواهد با من عشقبازی کند . من یکه خوردم که چطور یک " دختر این چنین به دختر دیگری " ابراز عشق می کند !؟ من بلافاصله او را کنار زدم و گفتم من اهل عشقبازی با دخترها نیستم . این موضوع را خواستم با اولیای مدرسه در میان بگذارم ولی دوست دیگرم مرا از این کار بازداشت . ولی گوشزد کردم که اگر یک بار دیگر این دختر مزاحم من بشود حتما موضوع را با اولیای مدرسه در میان خواهم گذاشت .

حال به نظر شما این دختر می بایست موضوع را با اولیای مدرسه در میان می گذاشت ؟

کارشناسان می گویند : در هر شرایطی باید موضوع برملا شود و نباید مسئله را کتمان کرد تا بچه های دیگر مدرسه  حفظ شوند پدر و مادر و معلمان می توانند از شما در مقابل هر گونه آزار و اذیت جنسی  در محیط مدرسه ، حمایت کنند .

این مختصری از اتفاقاتی که برای بچه های مدرسه یا اشخاص بالغی که در پیرامون این دنیای خاکی ، انجام میشود بود . این روند زشترین عادت و بیماری  است که برخی از آقایان  دارند . عمل  چنین افرادی مورد قبول جامعه مدرن و پیشرفته با فرهنگ  نیست . متاسفانه در اخبار برخی از کشورهای اروپایی  می خوانیم که افرادی از کشورهای خاورمیانه دید بدی نسبت به خانمهای اروپایی دارند و هنگامیکه خانمی از کنار این آقایان رد میشود با " متلک رکیک و یا انگولک " مواجه میشود . از طرفی گفته میشود که  پلیس توانسته با دوربین های مخفی  آقایانی که خانمها را مورد آزار جنسی قرار میدهند شناسایی کند و آنان را  به غرامت ها سنگین محکوم نماید .

بنابراین ، برای از بین بردن اینگونه طرز تفکر و بیماری این اشخاص مزاحم و بی فرهنگ ، صحبت کردن با والدین ، اولیای مدرسه و مراجع قانونی کمکی میشود تا این دسته افراد  تحت مراقبت و مداوا قرار گیرند .  

 

 

 

   

 

 

ایجاد ارتباط با نوجوانان خود

 

خانواده ای میگوید : پیش از این ، گفتگو با پسرمان بسیار آسان بود ولی حالا که به سن 16 سالگی رسیده ما نمیدانیم در فکرش چه میگذرد . پسرمان خودش را در اتاقش حبس می کند و اصلا با ما حرف نمی زند . ( میریام از کشور مکزیک )

والدین دیگری از کشور استرالیا میگویند : قبلا فرزندانمان مشتاق شنیدن حرفهایمان بودند و هر چه می گفتیم برایشان جالب بود اما اکنون که به سنین نوجوانی رسیده اند فکر می کنند دنیای آنان دنیای دیگری است که ما کاملا با آن غریبه بوده ایم .( اسکات از استرالیا )

اگر شما هم نوجوانی در خانه دارید به احتمال قوی گفته های بالا حرف دل شما هم هست . شاید در گذشته گفتگو و ارتباط با فرزندتان مانند شاهراهی دوطرفه بود ، اما امروزه بیشتر شبیه کوچه ای بن بست است . مادری از کشور ایتالیا میگوید : « وقتی پسرم کوچک بود مجال نمیداد و مرا با سئوالاتش بمباران میکرد ، اما حالا من هستم که باید برای حرف زدن پیشقدم شوم و از او پرسوجو کنم در غیر اینصورت روزها بدون هیچ گفتگویی میگذرد .»

شاید روزی از روزها پسر یا دختر شیرین زبان شما هم هنگامیکه به سن نوجوانی و جوانی رسید کم حرف و سرد شود . ولی باید بگویم که اینطور نیست ، اگر نوجوانان  برخی از خانواده ها دچار بحران میشوند دلیل ندارد که همه خانواده ها دچار این بحران شوند . طبق بررسی های موجود در برخی از خانواده ها جوانان آنان دچار یک نوع بحران سنی ( بلوغ ) یا بحران عاطفی ، روانی ، جسمی میشوند و نمیخواهند با والدین خود در این باره صحبت کنند . ولی در برخی موارد نوجوانان بعضی از خانواده ها مشکلی در حرف زدن با والدین خود ندارند .

ادنا ، مادری از نیجیریه می گوید : « هر موقع از دخترم درخواستی می کنم او فقط می گوید : راحتم بگذار » یا پدری از مکزیک می گوید : « ما هر روز کارمان مشاجره با پسر 16 ساله مان بود ، وقتی از او درخواست کاری میکردیم هزار عذر و بهانه میاورد که از انجام آن شانه خالی کند.» تلاش برای ایجاد ارتباط با نوجوانی که حرف نمی زند صبرو شکیبایی زیادی می طلبد . بقول معروف که می گوید : " عدم مشورت " و گفتگو نتیجه ای جز عجز و ناتوانی ندارد .

حال چرا درست زمانیکه فرزندان بیش از پیش نیاز به مشورت و گفتگو دارند از برقراری ارتباط با والدینشان عاجزند ؟ گفته میشود اغلب گفته ها و سخنان شخص انعکاسی از حالات درونی اوست . معمولا با گفتگو ، افراد را میشناسیم و در کنار آن احساسات و افکار خود را نیز نمایان میسازیم. همین نکته یعنی آشکار کردن احساسات و افکار برای نوجوانان مسئله ساز شده است . حتی گاه راحت و خوش صحبت ترین بچه ها هم در سنین بلوغ ناگهان دگرگون میشوند و به افرادی خجالتی و کمرو تبدیل میگردند.

محققین می گویند : « اغلب نوجوانان احساس می کنند همواره تمام اعمال و گفتارشان زیر نظر است ؛ مانند اینکه روی صحنه تئاتر زیر نور بی رحم نورافکن ایستاده اند و جمعیت به آنان چشم دوخته است . از این رو ، نوجوان کمرو و خجالتی بجای روبرو شدن با این احساس پرده نمایش را پائین میکشد . به این ترتیب در عالم خودش فرو میرود طوریکه والدین نمی توانند براحتی به آن وارد شوند. »

مانع دیگری که بر سر راه ایجاد ارتباط با نوجوانان بوجود میاید ، نیاز آنان به استقلال است که از آن گریزی نیست . فرزند شما در راه « رشد شخصیت » است و بخشی از این رشد آمادگی یافتن برای زندگی مستقل است . البته بدین معنا نیست که فرزند شما در سنین نوجوانی آمادگی یافته به تنهایی زندگی کند . از بسیاری جهات در این دوران او بیش از هر زمانی به کمک شما نیاز دارد . اما طبعا روند استقلال در ذهن فرزند شما سالها پیش از پختگی و بلوغ او آغاز میشود . بسیاری از جوانان ترجیح میدهند در خلوت خود به حل مشکلاتشان بپردازند ، این موضوع بخشی از روند رشد شخصیت فرزند شماست .

البته احتمالا نوجوان شما در جمع همسالانش به شیوه ای دیگر رفتار می کند . مثلا مادری از کشور مکزیک میگوید : « زمانیکه دخترم کوچکتر بود برای حل مشکلاتش پیش من میامد اما الان پیش دوستان هم سن و سال خود میرود. » اگر نوجوان شما نیز چنین رفتاری دارد تصور نکنید که  شما را کنار گذاشته است و یا دیگر شما را قبول ندارد . برعکس ، همه پرسی ها نشان میدهند که نوجوانان نصایح والدینشان را پیش از دوستانشان قبول دارند ؛ حتی اگر غیر از این ادعا کنند . اما شما والدین چگونه می توانید راه ارتباط و گفتگو را برای فرزندتان باز نگاه دارید ؟

کلیدهای موفقیت – موانع را بشکنید ! تصور کنید در شاهراهی رانندگی می کنید و مسافتی طولانی را گذرانده اید که تنها نیاز داشته اید کمی فرمان اتوموبیل را بچرخانید ، سپس ناگهان به پیچی تند میرسید . برای آنکه از جاده منحرف نشوید باید متناسب با پیچ جاده فرمان را بچرخانید و اتوموبیل را کنترل کنید . وضعیت شما زمانی که فرزندتان به سن نوجوانی میرسد نیز مشابه چنین وضعیتی است شاید تا بحال در تربیت و پرورش فرزندتان روند نسبتا یکنواختی پیش گرفته بودید ، اما اکنون در مسیر زندگی او پیچ تندی نمایان شده است ، شما باید برای برقراری ارتباط تغییراتی در روش برخوردتان با او صورت دهید ! برای رفع اینگونه مشکلات این سئوالات را از خود بپرسید :

آیا زمانیکه فرزندم آماده صحبت با من است ، من نیز آمادگی صحبت کردن با او را دارم ؟ دقت کنید سخنی که در محلش گفته شود مثل سیب های طلا در مرصعکاری نقره است . پس راز موفقیت در به موقع عمل کردن است . برای روشن شدن این موضوع به سرگذشت مادری از کشور استرالیا که به تنهایی فرزندنش را سرپرستی میکرد توجه کنید ، او میگوید : « بارها دخترم شبها به اتاق خواب من آمده و گاهی تا دیر وقت با هم در مورد چیزهای مختلف صحبت میکردیم ، برای من تا دیروقت بیدار ماندن خیلی مشکل بود ولی بخاطر دخترم اینکار را میکردم . »

توصیه ! این توصیه را امتحان کنید : اگر می بینید که نوجوانتان تمایل به گفتگو ندارد به فعالیتی مشترک بپردازید با هم قدم بزنید یا ماشین سواری کنید یا اینکه به بازی و تفریحی که او مایل است بپردازید . در چنین شرایطی نوجوان شما بیشتر تمایل به گفتگو پیدا می کند .

آیا به احساسات پنهان فرزندم در پس گفته های او پی میبرم ؟ در دوران نوجوانی فرزندتان باید بیش از هر زمان سخنان او را بیازمائید ! نوجوانان اغلب بسیار اغراق آمیز صحبت میکنند . مثلا ممکن است پسر یا دختر شما بگوید : « هیچوقت بحرفهای من گوش نمیدهید ، همیشه با من مثل بچه ها رفتار می کنید . » بجای اینکه کلمات « هیچوقت » یا « همیشه » شما والدین را ناراحت یا عصبانی بکند ، سعی کنید منظور واقعی فرزندتان را بفهمید . شاید این گفته که مثلا بامن مثل « بچه ها رفتار » می کنید به این معنی باشد که « احساس می کنم بمن اطمینان ندارید. »   یا اینکه این گفته « هیچوقت به حرفهای من گوش نمیدهید »  به این معنی باشد که « میخواهم بشما بگویم از چه چیزی ناراحتم »  تلاش کنید به احساسات او در پس گفته هایش پی ببرید .

توصیه ! این توصیه را بکار ببرید : در جواب گفته هایی از این قبیل که در سطر بالا اشاره شد ، بگویید « فکر می کنم از یک چیزی ناراحتی ؟ من دوست دارم به حرفهایت گوش بدهم . بمن بگو چرا فکر می کنی که با تو مثل بچه ها رفتار می کنم . » سپس بدون اینکه حرف فرزندتان را قطع کنید پای صحبتش بنشینید .

هیچوقت حرف فرزندانتان را قطع نکنید بگذارید مطالب خودشان را با شما والدین در میان بگذارند ،  هرآنچه که مطالب آنان  ساده و بی هدف باشد شما بعنوان والدین باید از میان حرفهای فرزندانتان به عمق مشکلات و یا خواست آنان پی ببرید . اگر فرزندتان میخواهد مطالب مهمی را به شما بگوید اجازه بدهید که مطالبش را بیان کند و اگر احساس می کنید که مطالب او ناراحت کننده است به او بچشم یک متهم نگاه نکنید بلکه نشان بدهید که مدافع و حامی او هستید . پدری از کشور کره می گوید : « والدین با تدبیرهیچ گاه به فرزندشان نمیگویند : کی میخواهی بزرگ شوی ؟ » یا اینکه هیچ گاه نمیگویند : « چند بار بتو گفتم که ... » بجای اینگون زهر پاشی ها فرزندتان را تشویق و نصیحت بجا کنید . به هر حال زبان میتواند مانند طلا عمل کند و هم میتواند زهرآگین باشد .

بنابراین ، گفتگو و ایجاد ارتباط با نوجوانان غیرممکن نیست ، روش برخوردتان را بر اساس نیازهای آنان تغییر دهید . با والدین دیگر که در این راه موفقیتهایی داشته اند صحبت کنید .